18682 1404/07/19 - 12:30 سیامک راشت نیا

در وزارت صمت ثبات مدیریتی قربانی تصمیم‌ های شخصی می‌شود/ آقاجانلو رفت و سؤالات باقی ماندند/ خاک معدن شاهد بی‌ مهری‌ هاست

خبر برکناری ناگهانی محمد آقاجانلو از ریاست هیئت عامل ایمیدرو، همچون یک شوک در جامعه معدنی کشور پیچید. نه‌ تنها فعالان و کارشناسان، بلکه حتی مدیران باسابقه حوزه صنعت و معدن هم از شنیدن این خبر غافلگیر شدند.

در وزارت صمت ثبات مدیریتی قربانی تصمیم‌ های شخصی می‌شود/ آقاجانلو رفت و سؤالات باقی ماندند/ خاک معدن شاهد بی‌ مهری‌ هاست

به گزارش پیام آوران معدن و فولاد: هیچ نشانه‌ای از اختلاف، ناکارآمدی یا بی‌نظمی در عملکرد ایمیدرو وجود نداشت؛ برعکس این مجموعه در یک سال گذشته جزو نهادهایی بود که کارنامه‌ای قابل دفاع و قابل سنجش از خود به‌جا گذاشت.

آقاجانلو مدیری که از دل همین سازمان برخاسته بود. برخلاف بسیاری از انتصابات سفارشی و جناحی، او از بدنه معدن آمده بود، معدن را می‌شناخت و به قول معدنی‌ ها «خاک کار را خورده بود». در جلساتش با کارشناسان فنی، از واژه‌های درست فنی استفاده می‌کرد، حرف‌ها را از روی متن نمی‌خواند و در برابر چالش‌ های فنی، پاسخ کارشناسی داشت. او نه مدیر تشریفاتی بود و نه مدیر روابط‌ عمومی‌ پسند، اهل کار بود و صادق در بیان وضعیت واقعی بخش معدن.

اما درست در همین نقطه که ثبات مدیریتی در ایمیدرو در حال شکل‌گیری بود، ناگهان حکم برکناری‌اش صادر شد: بی‌مقدمه، بی‌توضیح، بی‌احترام.

سؤال ساده ما از جناب وزیر صنعت، معدن و تجارت، آقای محمد اتابک این است:

چرا؟ به چه دلیل؟ بر اساس چه منطق مدیریتی؟

آیا یک سال زمانی کافی برای قضاوت درباره یک مدیر در بخش معدن است؟

آقاجانلو از شهریور ۱۴۰۳ به‌عنوان سرپرست ایمیدرو منصوب شد و از آبان همان سال حکم ریاست گرفت. یعنی در مجموع فقط یک سال در رأس بزرگ‌ترین نهاد توسعه‌ای بخش معدن کشور حضور داشت. آیا در ساختار پیچیده و کند معدن ایران، یک سال زمان کافی برای تحول است؟

بخش معدن نه یک کارخانه کوچک است و نه یک پروژه موقت، معدنی که بخواهد از مرحله شناسایی به اکتشاف برسد، ماه‌ها و سال‌ها زمان می‌خواهد. صدور مجوز اکتشاف، انتخاب پیمانکار، انجام عملیات ژئوفیزیکی، حفاری، تحلیل داده‌ها و واگذاری پهنه به بخش خصوصی، گاه تا پنج سال هم طول می‌کشد. در چنین بخشی، از یک مدیر انتظار «تحول در یک ‌سال» داشتن، چیزی شبیه انتظار معجزه است، نه مدیریت.

آقای وزیر، روزی که آقاجانلو برنامه کاری خود را تقدیم شما کرد، دقیقاً چه گفته بود؟ آیا در آن برنامه وعده داده بود که در ۱۲ ماه، معدن ایران را متحول می‌کند؟ یا قرار بود با برنامه‌ای بلندمدت، پایه‌های توسعه‌ای ایمیدرو را اصلاح کند؟

مگر تغییر ریاست بزرگ‌ ترین سازمان معدنی کشور را می‌توان مانند جابجایی یک کارمند اداری یا خدمتکار انجام داد؟ اگر مدیری را تنها پس از چند ماه کنار بگذاریم، گویی از او انتظار داشتیم در همان مدت کوتاه طعم تازه‌ای به ساختار فرسوده معدن بدهد. حتی برای یک آشپز هم زمان می‌گذارند تا ذائقه کارفرما را بشناسد؛ پس چرا برای مدیری که باید پایه‌های توسعه یک بخش ملی را بنا کند، چنین فرصتی قائل نشدید؟

آیا قرار است مدیران بعدی هم به همین سرنوشت دچار شوند؟

آقای سمیعی‌ نژاد که جایگزین آقاجانلو شده، مدیری توانمند و شناخته‌شده است. اما آیا او هم باید از امروز نگران باشد که هر لحظه ممکن است حکم برکناری‌اش روی میز بیافتد؟

وقتی مدیران بدانند که هر تصمیم کارشناسی، هر نقد واقع‌بینانه و هر جمله خارج از دایره تعریف و تمجید، ممکن است به قیمت صندلی‌شان تمام شود، دیگر انگیزه‌ای برای تصمیم‌گیری ندارند. نتیجه چنین فضایی، چیزی جز روزمرگی و محافظه‌کاری نیست، مدیران فقط می‌مانند تا بگذرانند، نه برای اینکه بسازند.

اگر عملکرد آقاجانلو ضعیف بوده، چرا شفاف نمی‌گویید؟

اگر واقعاً دلیل برکناری آقاجانلو، ضعف عملکرد بوده، لطفاً با صراحت اعلام کنید، در غیر این صورت، ابهام در تصمیم شما معنایی جز بی‌ثباتی و رفتار غیرحرفه‌ای ندارد. ما به‌عنوان رسانه‌ای تخصصی در حوزه معدن، دقیق می‌دانیم که در یک سال گذشته ایمیدرو چه کرده است:

_افزایش کم‌سابقه فعالیت‌های اکتشافی در سراسر کشور

_صرفه‌جویی ۵۴ هزار میلیارد تومانی در پروژه‌های معدنی

_ثبت بالاترین رقم سرمایه‌گذاری و حفاری اکتشافی در سال ۱۴۰۳

_اجرای پروژه‌های بزرگ راه‌سازی و نیروگاهی در نواحی معدنی و کارخانه‌های فولادسازی

_ثبت سفارش تجهیزات ایمنی مورد نیاز معادن زغال‌ سنگ

_تکمیل پروژه‌های ۲.۵ میلیارد دلاری در سال جاری

_انعقاد قراردادهای پژوهشی در حوزه فولاد سبز

_اختصاص ۲.۵ همت برای ایمنی معادن

_برگزاری دوره‌های آموزشی ایمنی و بهداشت در معادن

و……………….

آیا این‌ها کافی نیست؟

اگر این دستاوردها را نمی‌پذیرید، لطفاً شاخص‌های خود را اعلام کنید تا بدانیم چه معیارهایی برای سنجش مدیران دارید.

یا شاید گناه او این بود که حقیقت را گفت؟

چند شب پیش، آقاجانلو در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری صداوسیما، برخلاف بسیاری از مهمانان همیشگی این برنامه، از رئیس‌جمهور و وزیر تمجید نکرد. او با صراحت از محدود کردن وظایف ایمیدرو گفت، از نبود زیرساخت‌های واقعی در بخش معدن و صنایع معدنی سخن گفت و تأکید کرد که «نیروگاه خورشیدی راه‌حل صنعت معدن نیست». شاید همین صراحت و صداقت، برای برخی سنگین بود.

اگر معیار شما برای حفظ مدیران، تمجید و تعریف است، لطفاً رسماً اعلام کنید تا مدیران بدانند که در این وزارتخانه، دانش و تجربه مهم نیست، بلکه چاپلوسی و هم‌صدایی با وزیر رمز ماندگاری است.

این رفتار، سوزاندن مدیران است

برکناری ناگهانی محمد آقاجانلو فقط برکناری یک مدیر نیست؛ نشانه‌ای است از یک رفتار غلط مدیریتی که سال‌هاست در دستگاه‌های اجرایی ما ریشه دوانده: بی‌توجهی به حرمت افراد، حذف ناگهانی بدون توضیح و سوزاندن نیروهای متخصص.

در بخش معدن و صنایع معدنی، نیروی انسانی متخصص کمیاب است. بسیاری از مدیران قدیمی بازنشسته شده‌اند و نسل جدید هنوز در حال تجربه‌اندوزی است. در چنین شرایطی، حذف یک مدیر متخصص، فقط یک تصمیم سیاسی نیست، بلکه ضربه‌ای مستقیم به پیکره این بخش است.

این شیوه برخورد با مدیران کارشناس، آن هم از سوی مدیری که سابقه‌ای عمدتاً در صنایع بنیادی و سیمان دارد، نه‌تنها نشانه بی‌احترامی به تخصص معدنی است، بلکه پیامی خطرناک به بدنه کارشناسی کشور می‌فرستد:

«در این وزارتخانه، حتی اگر خوب کار کنید، باز هم تضمینی برای ماندن نیست. »

آقای وزیر، با احترام رفتار کنید

آقای اتابک، شما می‌توانستید بهتر رفتار کنید. می‌توانستید با دعوت از آقاجانلو، با احترام و در جلسه‌ای خصوصی به او بگویید که تصمیم گرفته‌اید همکاری را پایان دهید. اما متأسفانه راه دیگری انتخاب کردید: راهی که یادآور رفتارهای سال‌های دور است.

برکناری ناگهانی او، یادآور عزل منوچهر متکی در آذر ۱۳۸۹ است؛ وزیری که در حین مأموریت رسمی در سنگال، از زبان رئیس‌جمهور سنگال از برکناری خود باخبر شد. آن رفتار، لکه‌ای بر دامن دیپلماسی ایران شد و حتی دولت سنگال آن را «توهین‌آمیز» دانست.

اکنون همان حس توهین، در جامعه معدنی ایران تکرار شده است. مدیرانی که سال‌ها در این حوزه زحمت کشیده‌اند، امروز احساس می‌کنند امنیت شغلی ندارند و حرمت‌شان در برابر تصمیم‌های آنی پایمال می‌شود.

آبروی مدیران، دست شما و ماست

آقای وزیر، روزی محمد آقاجانلو نه در اختیار من است و نه در اختیار شما، اما آبروی او هنوز در اختیار ماست. چرا باید با آبروی یک مدیر چنین بازی کرد؟ چرا اصول اولیه اخلاق اداری را در برکناری‌ها رعایت نمی‌کنید؟

اگر مجلس بخواهد شما را استیضاح کند، به شما وقت برای پاسخگویی می‌دهد. به شما اجازه دفاع می‌دهد، حتی پشت تریبون می‌روید و توضیح می‌دهید. آیا چنین فرصتی به معاون خود دادید؟

آقای رئیس‌ جمهور، شما هم باید بدانید

ما به‌عنوان رسانه‌ای تخصصی در حوزه معدن و فولاد، هیچ دغدغه و انگیزه‌ای جز توسعه این بخش نداریم. اما امروز به صراحت می‌گوییم: مسیر توسعه متوقف شده است.

آقای پزشکیان، شما که از گفت‌وگو، اخلاق و شفافیت سخن می‌گویید، آیا در جریان این رفتارها هستید؟

اگر هر مدیری که خلاف نظر وزیرتان سخن بگوید، فردا از کار برکنار می‌شود، چگونه می‌توان انتظار تحول داشت؟

پرسش ما هنوز بی‌ پاسخ است

آقای اتابک، باز هم می‌پرسیم:

چرا محمد آقاجانلو برکنار شد؟

بر اساس کدام خطا، کدام قصور یا کدام برنامه اجرا نشده؟

آیا می‌توانید تضمین دهید که مدیر بعدی، همین سرنوشت را پیدا نخواهد کرد؟

آقاجانلو در حوزه معدن رشد کرده بود، معدن را می‌فهمید، زبان کارشناسانش را می‌دانست و برخلاف بسیاری از مدیران، حاضر به گفتن واقعیت‌ ها بود. شما اما او را کنار گذاشتید.

با این کار برای مدیر بعدی انرژی‌ ای باقی می‌ماند؟ برای کارشناسان ایمیدرو دل‌ گرمی‌ ای مانده؟

البته که تصمیم‌تان برگشت‌ناپذیر است، اما دست‌کم شفاف بگویید چرا؟ چون سکوت در برابر افکار عمومی، بدترین پاسخ ممکن است.

در پایان

ایمیدرو مهم‌ ترین سنگر مدیریت فنی و غیرسیاسی در بخش معدن است. برکناری‌ های ناگهانی، نه فقط یک فرد، که اعتماد کل بدنه کارشناسی کشور را هدف می‌گیرد.

امروز مسئله فقط محمد آقاجانلو نیست؛ مسئله «احترام به مدیران متخصص» است.

اگر این احترام از بین برود، دیگر هیچ مدیر باتجربه‌ای حاضر نخواهد شد مسئولیت بپذیرد.

و آن روز صنعت و معدن ایران بیش از همیشه بی‌پناه خواهد بود.

 

محمدرضا ابراهیمی

مدیرمسئول پایگاه خبری «معدن نامه»

لینک کوتاه:
آخرین خبرها