به گزارش پیام آوران معدن و فولاد: توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که مدیریت منابع و مصرف آب در کشور بهعنوان موضوعات راهبردی و اولویتدار به ویژه در اسناد بالادستی محسوب میشود. معادن و صنایع معدنی نیز بهعنوان یکی از بخشهای مصرف کننده منابع آب نیازمند سیاستگذاری و انجام اقدامات نظارتی، اجرایی و تقنینی به منظور رفع چالشها و آسیبهای ایجاد شده در اثر الگوهای نامناسب مصرف آب و مدیریت پساب است.
توجه به این موضوع بهخصوص تداوم حیات صنایع را بهویژه در شرایط تشدید سالانه خشکسالی ممکن میکند. در همینحال صنایع میتوانند در دنیای مدرن کنونی سطح رقابتپذیری خود را در صحنه بینالمللی ارتقا دهند. بهعلاوه آنکه به محیط زیست احترام بیشتری بگذارند و برای پایداری آن تلاش کنند.
صنایع معدنی ایران بهعنوان یکی از ارکان مهم اقتصاد ملی، با چالشهای جدی در زمینه مصرف آب و پایداری زیست محیطی روبهرو است. با توجه به قرارگیری ایران در منطقه خشک و نیمهخشک خاورمیانه، مدیریت بهینه منابع آب و کاهش ردپای آبی در این صنایع، نهتنها یک ضرورت اقتصادی، بلکه یک مسئولیت اجتماعی و زیستمحیطی است.
سهم محدود صنایع از آب
مجموع مصرف آب در ایران سالانه حدود 100 میلیارد مترمکعب برآورد میشود. در این میان سهم صنایع از مجموع مصرف آب کشور حدود 4 درصد برآورد میشود. همانطور که بارها در این سالها تاکید شده بخش کشاورزی با مصرف 90 درصد منابع آبی کشور، بیش ترین سهم از مجموع مصارف این مایه حیات در اختیار دارد.
توزیع مصارف آب در ایران و سایر کشورهای دنیا تفاوت چشمگیری دارد. یعنی بیشترین هدررفت آب در ایران به حوزه کشاورزی مربوط است. با اینوجود نمیتوان و نباید نسبت به مصارف آب در صنعت بیتفاوت بود. هرچند اتهامزنی اشتباه به صنایع درخصوص مصرف بیرویه اب نیز میتواند به بروز مشکلات جدی در مسیر تولید و تجارت بدل شود.
با اینوجود باید تاکید کرد که در طول سالیان گذشته بسیاری از صنایع آببر ازجمله واحدهای فولادی در فلات مرکزی و استانهای کمآب ازجمله اصفهان، یزد، کرمان و ... واقع شدهاند. تشدید بحران کم آبی در سالهای اخیر موجب شده که مصرف آب توسط صنایع نیز مورد توجه بیشتری قرار گیرد. بهخصوص آنکه در دنیای کنونی مساله بهرهوری در مصرف آب مورد توجه قرار گرفته و الزاماتی در سطح بینالمللی برای آن تعریف شده است.
تلاش برای کاهش مصرف
در برنامه هفتم توسعه استفاده صنایع از منابع متعارف آب ممنوع شده است. در این برنامه پنج ساله، صنایع کوچک و متوسط ملزم به استفاده از پساب شده و صنایع بزرگ نیز باید از آب دریا استفاده کنند. این برنامهریزی درحالی است که همچنان برخی کارشناسان شیرینسازی و انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران را راهکار کاآمدی نمیدانند.
بخش بزرگی از چالشهای یاد شده در سایه ناکارآمدی سیاست گذاری حاصل شده است. در واقع در طول بیش از 4 دهه گذشته، صنایع مهم کشور در مناطق اشتباهی احداث شده و توسعه یافتهاند. این توسعه در مناطق اشتباه، تامین آب موردنیاز صنایع را دشوار کرده است. درحالیکه انتظار میرفت بخش بزرگی از صنایع آببر کشور در نزدیکی دریاها احداث شوند. بنابراین باید اینطور ادعا کرد که ناکارآمدی در توسعه صنایع از متهمان اصلی بروز چالش در تامین آب بخش تولید است.
نگاهی به آببری معادن
ایران از ذخایر غنی معدنی برخوردار است. سهم مصرف آب در فعالیتهای معدنی ازجمله در بخش استخراج و فرآوری حایز اهمیت است. درهمینحال انتظار میرود صنایع معدنی به سمت مدیریت پایدار آب و کاهش اتلاف حرکت کنند. تلاش برای مدیریت مصرف آب به معادن کمک میکند تا از یکسو نظر اقتصادی رقابت پذیر بمانند. از سوی دیگر نیز به محیط زیست وفادار بمانند.
در ادامه و درخصوص میزان مصرف آب در بخش معدن باید تاکید کرد که قدیمی بودن تجهیزات معدنی یکی از مهمترین دلایلی است که بهرهوری مصرف آب را در این بخش کاهش داده است.
تجهیزات نوین معدنی مصرف پایینتری از آب دارند. با اینوجود سیاستگذار در سالهای گذشته با هدف حمایت از تولید داخلی مانع ورود تجهیزات نوین معدنی به کشور شده است. این سیاست در عمل تاثیری در تولید ماشینهای معدنی در ایران نداشته است.
تنها شاهد توسعه مونتاژکاری در تولید تجهیزات معدنی هستیم. در چنین فضایی میزان مصرف آب در این تجهیزات عملا مورد توجه نیست. درحالیکه اگر توجه به مصرف آب در اولویت سیاستگذار اســت باید در سیاست های حاکم بر این بخش بازبینی کند.
فعالان بخش معدن و صنایع فرآوری این موا معدنی میتوانند با تلفیق فناوریهای نوین آبخیزداری، بازیافت آب و بهینهسازی فرآیندها، به سمت پایداری و دوامآوری حرکت کنند. این امر نهتنها هزینههای عملیاتی را کاهش میدهد، بلکه جایگاه ایران را بهعنوان یک الگوی معدنی پایدار در خاورمیانه تقویت خواهد کرد.
با وجود چالشهای پیش روی ایران در تامین آب، این مشکلات نباید مانع توسعه فعالیتهای بخش معدن و صنایع وابسته به آن شود. کشورهای با شرایط اقلیمی خشک در طول سالهای گذشته توانستهاند با مدیریت صحیح و استفاده از فناوریهای پیشرفته، عملکرد پررونقی داشته باشند.
همزمان راهکارهای قابل قبولی را در مواجهه با مشکلات کمآبی ارائه دهند. سیستم مدیریت هوشمند آب، استفاده از آب دریا و بهرهمندی از سیستمهای بازیافت پیشرفته آب، استخراج خشک و .... بخشی از راهکارهایی هستند که در سایر کشورهای مهم معدنی اجرایی شده است.
درهمینحال پیشنهاد میشود فعالان بخش معدن در ایران به تکنیکهای پیشرفته در فرآیندهای استخراج روی آورند تا مصرف آب را بهینهسازی کنند. در همینحال با اجرای سیستمهای پیشرفته بازیافت آب در کارخانههای فرآوری، آب مصرف خود را بازیابی کنند.
در ادامه بهرهمندی از منابع آب جایگزین همچون آب دریا یا آب شور زیرزمینی میتواند در مواردی کمککننده باشد. مدیریت پساب نیز یکی از مهمترین سیاستهایی است که باید از سوی صنایع دنبال شود. فعالان بخش معدن با اجرای راهکارهای مورد استفاده در سطح بینالمللی میتوانند وابستگی خود را به منابع آب شیرین کاهش دهند. بهرهوری خود را افزایش داده و قدرت رقابتی خود را در بازارهای جهانی حفظ کند.
توجه به این نکته ضروری به نظر میرسد که معادن و صنایع وابسته به آنها نقش جدی و غیرقابل انکاری را در اقتصاد ایران در اختیار دارند. این ظرفیتها اثرگذاری بالایی بر تولید ناخالص داخلی دارند. در همینحال اشتغالزایی قابل توجهی را ایجاد کردهاند. این صنایع صادراتمحور هستند و ارزآوری قابل توجهی را برای اقتصاد ما بههمراه دارند؛ بنابراین محدودیت در تامین آب نباید به مانعی در مسیر تولید این بخش بدل شود.
درنتیجه از سیاست گذاران انتظار میرود در مسیر اصلاح چالشهای اساسی حاکم بر تولید و تجارت گام بردارند. در میانه بحران کمآبی نیز انگشت اتهام را به غلط به سمت معادن و صنایع معدنی دراز نکنند. چرا که چنین اقداماتی درنهایت به زیان اقتصاد ما خواهد بود. سیاستگذاران اگر واقعا به دنبال اصلاح مصرف آب هستند باید مسیر ورود فناوری و تکنولوژیهای نوین را به کشور هموار و تسهیل کنند. در چنین فضایی رشد اقتصادی ممکن خواهد شد.